سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
علمی-فرهنکی-هنری-ورزشی

داستان منصوب شدن حضرت داوود به وسیله خدا به منصب قضاوت این است که خداى متعال خطاب به حضرت داوود فرمود: 
«یَـدَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَـکَ خَلِیفَةً فِى الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ» اى داوود، ما تو را در زمین خلیفه [وجانشین] گردانیدیم، پس میان مردم به حق داورى کن.

مضمون روایاتى که داستان منصوب شدن حضرت داوود علیه السلام براى قضاوت را نقل کرده اند این است که آن حضرت پس از دریافت پیام الهى، عرض کرد: خدایا چگونه شخص جاهل (بى اطلاع از واقع امر) در میان دو عالم به واقعیت [یعنى دو طرف دعوا] قضاوت کند که حق با کدام یک از دو طرف است، زیرا دو طرف دعوا مى دانند کدام یک راستگو و کدام یک دروغگو است. مثلاً اگر دو نفر بر سر منزلى با یکدیگر نزاع داشته باشند، آن دو نفر مى دانند حق با کیست. از این رو حضرت داوود، به خدا عرض مى کند: خدایا، چگونه قضاوت کنم که حق با کدام یک از دو طرف دعواست؟ آن گاه خدا خطاب به او مى فرمایند: 
اُحکم بینهم بالبیّنات وأضفهم إلى إسمی یحلفونَ به بر اساس بیّنات (دلایل و شهود) در میانشان داورى کن و آنان را [در آن مرافعه] به نام من سوگند بده.
این سخن به این امر تصریح دارد که حضرت داوود علیه السلام باید بر اساس شهادت شهود، میان آنان قضاوت کند، نه بر اساس علم واقعى خودش. البته شاید حضرت داوود علیه السلام در چند مورد بر اساس علم خود قضاوت کرده باشد، همانند معصومین علیهم السلام که گاهى به علم خود قضاوت کرده اند، اما سیره رایج آنان این نبوده است که بر اساس علم خود قضاوت کنند. از این رو، در روایات نقل شده است که حضرت ولى عصر ـ صلوات اللّه علیه ـ هنگامى که ظهور مى کنند مانند جد بزرگوارشان، رسول خدا صلى الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام با مردم رفتارى کاملاً مهرآمیز و توأم با محبت خواهند داشت. البته ممکن است در مورد کسانى که در حق حضرت زهرا علیهاالسلام ظلم کردند، استثناءا به علم شان عمل کنند، اما روش آن حضرت این نیست که در مورد هر مسأله و موضوعى به علم شان عمل کنند، مانند این که علیه کسى حکم بفرمایند که فرزند پدرت نیستى یا عقد ازدواج شما باطل است و... .
حتى یک روایت معتبر نداریم که در آن نقل شده باشد، آن حضرت سیره اى غیر از سیره پیامبر صلى الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام در پیش بگیرند و چنانچه روایت معتبرى هم از جهت سند یافت شود، با روایات معتبر دیگرى که نمونه هاى آن نقل شد، تعارض پیدا مى کند. و البته این تعارض هنگامى پیش مى آید که دو روایت از جهت ارزش سندى، برابر باشند، و الاّ اگر یک روایت صحیح باشد و روایت دیگر در اثر ضعف، فسق، یا مجهول بودن راوى، غیر معتبر باشد، نمى توان اظهار داشت این دو روایت با یکدیگر متعارضند، چرا که این گونه روایات از ارزش برابر برخوردار نیستند و در کنار هم قرار دادن آنها نادرست است.
به هرحال، بر اساس روایات صحیح و روایات معتبر و هم مضمون با آنها، روش عمومى حضرت ولى عصر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه ـ ، همانند سیره رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سیره امیرمؤمنان علیه السلام است و در چند روایت تصریح شده است که آن حضرت «بالمنّ و الکف»[12] با مردم رفتار مى کنند، یعنى بر آنان منّت مى گذارند و از خطاهاى آنان در مى گذرد، همان گونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بر مردم منت گذاشتند و از گناهان شان چشم پوشى کردند و آنان را مجازات ننمودند، در حالى که واقعا حق مجازات آنان را داشتند و آن افراد نیز مستحق مجازات بودند. امام زمان(عجل اللّه فرجه) نیز با مهربانى و گذشت با مردم رفتار مى کنند.
آنچه بیان شد درباره سیره امام زمان(عجل اللّه فرجه) در رفتار با مردم در ابتداى ظهورشان بود.




موضوع مطلب :

       نظر
شنبه 90 بهمن 15 :: 11:17 صبح
نیما