سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
علمی-فرهنکی-هنری-ورزشی

از زیادی چربی بپرهیزید. چرا؟
زیرا باعث افزایش وزن می شود، بیماری قلبی را موجب می شود و رژیم غذایی به سمت رژیم پر چرب می رود.
موجب افزایش سرطان روده بزرگ، سرطان سینه و سرطان رحم می گردد.



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
سه شنبه 89 آذر 30 :: 11:48 صبح
نیما

لامپ های مهتابی فشرده در کنار محاسن متعدد می توانند خطرناک هم باشند حقایقی از لا مپ های کم مصرف   امروزه کاربرد لامپ های فلوئورسنت در منازل و فروشگاه ها مورد اقبال فراوانی قرار گرفته واستفاده از آن در اشکال مختلف مرسوم شده است. در مقایسه با لامپ های رشته ای، دلیل عمده مصرف لامپ های مهتابی علاوه بر داشتن ویژگی نور سفید و تولید گرمای به مراتب کمتر، انرژی کمتری است که مصرف می کنند؛ در واقع امروزه مصرف کنندگان به مقوله مصرف انرژی و بهای آن بیشتر اهمیت می دهند و هزینه های انرژی جایگاه ویژه ای در فهرست هزینه های مصرف کنندگان یافته است.

استفاده از لامپ های مهتابی بخصوص نسل جدیدشان که به لامپ های مهتابی فشرده معروفند، نزدیک به دو سوم کاهش در مصرف انرژی روشنایی را به همراه دارد و این مساله ای است که بخصوص خانوارها از آن چشمپوشی نمی کنند. با همه این اوصاف، لامپ های فلوئورسنت بی خطر هم نیستند. البته این موضوع با توجه به محاسن آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. جالب اینجاست که خطرزایی یا عیب لامپ های مهتابی به واسطه یکی از مزیت هایش است که به ساختار آن مربوط می شود!



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
سه شنبه 89 آذر 30 :: 11:43 صبح
نیما

- به تماشای غروب آفتاب بنشینید.
2- بیشتر بخندید.
3- کمتر گله کنید.
4- با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنید.
5- هدیه هایی که گرفته اید را بیرون بیاورید و تماشا کنید. شاید برایتان قابل استفاده باشند.
6- دعا کنید.



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
سه شنبه 89 آذر 30 :: 11:41 صبح
نیما

روغن بادام تلخ سرفه را بهبود بخشیده و ضدسرماخوردگی است اما در مصرف آن باید دقت کرد.



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
سه شنبه 89 آذر 30 :: 11:39 صبح
نیما

 

عمر بن سعد با انداختن نخستین تیر، رسما جنگ را آغاز کرد و گفت : نزد عبیدالله شهادت دهید که من نخستین تیر را رها کردم . عمر بن سعد خطاب به کوفیان گفت : منتظر چه هستید! اینان یک لقمه برای شما هستند. زمانی که عمربن سعد تیر انداخت ، دیگر سپاه ابن زیاد نیز شروع به تیر اندازی کردند. (فلمّا رمی عمر، ارتمی الناس ) به گزارش ابن اعثم : باران تیر (و أقبلت السهام کأنّها المطر) از سوی کوفیان به سوی اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ شدت گرفت و امام فرمود: اینها قاصد این قوم به سوی شماست ؛ برای مرگی که چاره ای از پذیرش آن نیست ، آماده باشید. پس از آن دو گروه بر یکدیگر حمله کردند و ساعتی از روز را به طور دسته جمعی با یکدیگر جنگیدند، به طوری که بنا به برخی اخبار پنجاه و اندی از اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ به شهادت رسیدند. در این وقت ، امام دستی به محاسنش کشید و فرمود: غضب خدا ... بر کسانی که متحد بر کشتن فرزند دختر پیامبرشان شدند، شدید خواهد بود. به خدا سوگند که تسلیم آنان نخواهم شد تا با محاسنی خونین خدا را ملاقات کنم (و اللّه ما أجبتهم الی شی ء ممّا یریدونه أبدا حتی ألقی الله و أنا مخضّب بدمی .) بلاذری می گوید که امام سوار بر اسبش ، قرآنی پیش روی خود نهاده بود و همین خشم دشمن را بیشتر بر می انگیخت . در این وقت ، عمر بن سعد، حصین بن نمیر تمیمی را همراه پانصد نفر تیرانداز به سوی امام حسین ـ علیه السلام ـ فرستاد. تیراندازی اینان سبب شد که همه اسبان سپاه امام کشته شدند و نیروهای امام پیاده گشتند.

در این حمله ، بسیاری از اصحاب با تیرهایی که بر بدنشان فرود آمد، به شهادت رسیده یا زخمی شدند. (فما بقی واحد من أصحاب الحسین الاّ أصاب من رمیهم سهم ). ابن شهرآشوب اسامی شهدایی را که در حمله نخست دشمن به شهادت رسیدند، فهرست وار آورده است . این افراد جمعا 28 نفر از اصحاب و ده نفر از موالی امام حسین و پدرشان امام علی ـ علیهما السلام ـ بودند که در مجموع 38 نفر می شدند. اینها افرادی هستند که اساسا فرصت نبرد تن به تن پیدا نکرده و در تیراندازی نخست کوفیان به شهادت رسیدند. دیدیم که ابن اعثم شمار آنان را بیش از پنجاه نفر یاد کرده است .

ـ با شهادت پنجاه نفر در یک حمله دسته جمعی ، شمار اندکی از یاران امام حسین ـ علیه السلام ـ باقی ماندند؛ کسانی که به نوعی مبارزه تن به تن با سپاه ابن زیاد داشتند. از آن جمله ، عبدالله بن عمیر کلبی است که در برابر مبارزه خواهی یسار از موالی زیاد بن ابیه ، پس از کسب اجازه از امام حسین ـ علیه السلام ـ عازم میدان شد. در همان حال همسرش او را تحریک به جنگ می کردو خطاب به او می گفت : قاتِل بأبی و أُمّی عن الحسین ذُریّة محمّد. برو و از نسل محمد دفاع کن. در واقع ، اوّل حبیب بن مظاهر و بُرَیْر بن خضیر قصد رفتن به مبارزه را داشتند که امام اجازه نداد و پس از آن که عبدالله بن عمیر اجازه خواست ، امام اجازه رفتن به میدان را به وی داد. وقتی در این نبرد یسار را کشت ، سالم از موالی عبیدالله به میدان آمد که به رغم آن که انگشتان عبدالله کلبی در برابر شمشیر سالم افتاد، اعتنا نکرده ، او را نیز کشت و در میان میدان شروع به رجز خوانی کرد. زنش هم عمودی در دست گرفته به تحریض او می پرداخت و می گفت : قاتِل دون َالطیّبین ذرّیّة محمّد. امام به همسر او دستور داد تا بازگردد و در عین حال آن ها را دعا کرد. یسار و سالم ، نخستین کشتگان سپاه ابن زیاد بودند. خبر عبدالله بن عمیر به صورتی که گذشت ، خبری معتبر می نماید. ابن اعثم ، از وهب بن عبدالله بن عمیر کلبی یاد کرده که همراه مادر و همسرش در کربلا بوده است . صورت نقل ابن اعثم ، طبق معمول حماسی تر و طبعا غیرقابل قبول تر است . وهب به میدان می رود، می جنگد و بر می گردد و به مادر می گوید: آیا از من راضی شدی ؟ مادر می گوید: لا، ما رضیت حتی تقتل بین یدی الحسین . اومی جنگد تا آن که ابتدا دست راست و سپس دست چپش قطع می شود و بعدکشته می شود. طبعا نباید این شخص کسی جز عبدالله بن عمیر کلبی باشد که خبر او در منابع معتبر آمده است . در امالی صدوق از وهب بن وهب یادمی شود که خود و مادرش نصرانی بودند و به دست امام حسین ـ علیه السلام ـ مسلمان شدند و به کربلا آمدند. این نیز همان شخص است و خبر یاد شده به این صورت چندان قابل اعتماد نیست . تلفیقی از این دو خبر را خوارزمی آورده است . گفتنی است که عبدالله بن عمیر پس از کشتن یسار و سالم ، سالم می ماند تا در حمله بعدی به شهادت می رسد که خبر وی را خواهیم آورد.

پس از آن ابوالشعثاء یزید بن زیاد کِندی که همراه سپاه عمر بن سعد به کربلا آمده و به امام پیوسته بود، عازم نبرد شد. وی زمانی که مشاهد کرد دشمن همه پیشنهادهای امام را رد می کند (حین ردّوا ما سأل ) به آن حضرت پیوست . وی که تیرانداز ماهری بود، هشت تیر انداخت و پنج نفر را کشت . ابومخنف ازتیراندازی های گسترده او و مهارتش یاد کرده می نویسد: صد تیر انداخت که پنج تای آن خطا نرفت . امام حسین ـ علیه السلام ـ او را دعا کردند. خودش گفت حتماً پنج نفر را کشته است . ابومخنف می افزاید: و کان فی أوّل من قتل .شعر او این بود:

یا رب ّ انّی للحُسَین ناصر
و لابن سعد تارک و هاجر

خود این شعر اشاره به ترک سپاه ابن سعد توسط او و پیوستنش به امام حسین ـعلیه السلام ـ دارد. طبعاً در تقدّم و تأخر برخی از مبارزان و شهادت آنان اختلاف نظرهایی در منابع وجود دارد.
ـ پس از تیرباران نخست و مبارزه عبدالله بن عمیر و ابوالشعثاء، سپاه عبیدالله ابتدا از سمت راست و سپس از سمت چپ به سپاه ِ اندک امام نزدیک شدند. افراد باقی مانده از سپاه امام ، روی زانو نشسته ، نیزه های خود را به سوی اسبان گرفتند و آنها به اجبار برگشتند. پس از آن ، شروع به تیراندازی به سوی سپاه عبیدالله کرده ، عده ای را کشته و شماری را مجروح کردند. در این میان عبدالله بن حوزه که فریاد زده ، بشارت جهنّم به امام حسین ـ علیه السلام ـ داده بود! بانفرین امام ، در مسیر برگشت ، از اسب به زیر افتاد و پایش به رکاب گیر کرده ، همین طور که حرکت می کرد، سرش به این سوی و آن سوی خورد تا به هلاکت رسید. مسروق بن وائل که خود ناظر این ماجرا بود، سپاه کوفه را ترک کرده برگشت و بعدها می گفت : از این خاندان چیزی دیدم که هرگز حاضر به جنگ با آنان نمی شوم . (لقد رأیْت ُ من أهل هذا البیت شَیئا لا أقاتلهم ابدا).



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
چهارشنبه 89 آذر 17 :: 9:19 صبح
نیما

 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی ... با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا ... تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن ... عکس یک خنجرزپشت سر پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم ... راه عشق و عاشقی و مستی ونجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش ... عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن ... در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید

گفتمش از غربت ومظلومی ومحنت بکش ... فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید

گفتمش سختی ودرد وآه گشته حاصلم ... گریه کردآهی کشید وزینب کبری(س) کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ... عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین(ع) ... گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید


- اللهم عجل لولیک الفرج




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
چهارشنبه 89 آذر 17 :: 9:11 صبح
نیما

 

\

1- سزاوار است که حال دوستان آل محمد صل الله علیه و آله در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ را آشکار نمایند.
2- خوب است که مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن به دست مى آید، ترک نمایند و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است .
3- خوب است که روز تاسوعا و عاشورا، دیدار با برادران دینى را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهند.
4- مستحب است که در دهه اول محرم ، هر روز امام حسین علیه السلام را با زیارت عاشورا زیارت نمایند.
5- سزاوار است که اگر مى توانند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نیتى خالص بر پا نمایند و اگر نمى توانند در مساجد یا منازل دوستانش به برپایى این مراسم کمک کنند.
6- شایسته است که هر روز مقدارى از اوقات خود را در مکانهاى عمومى به عزادارى بپردازد.
7- مستحب است که در آخر روز عاشورا، زیارت تسلیت را بخوانند.

ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

         نظر بدهید
چهارشنبه 89 آذر 17 :: 9:9 صبح
نیما